به گزارش سایت رسمی فدراسیون فوتبال، علیرضا محمدی:
جادوی فوتبال، خاکِ هم آغوش دریا را بیدار کرد!
جادوی پر دامنهای!
دوباره، خاکِ همآغوش دریا را بیدار کرد.
غریب حکایتیست فوتبال؛
سِحر
اینبار از کالبد مسلم مسیگر ترآوید؛
بر قلب و جان همهی آنها که آمدند و شاید حتی نیآمدند، اما علقهی با فوتبال یا بوشهر داشتند.
اما تا آنجا که میشد شانهبهشانه و نفسبهنفس، پیر و جوان، غریب و آشنا، در کنار هم نشستند، آمدند.
آمدند تا کاپیتان سرفراز شهرشان را در روایتی نو بدرقه کنند. از آن گونه وداع، که با خوشی و ناخوشی آمیخته است.
خوشی از این تاج درخشان یکصد و نود گل در دویست بازی ملی و افتخار بر افتخار حضور در عرصهی جهانی و ناخوشی از آنکه خرامیدن او در ماسههای جهان به نام او و به کام ایران و به کام بوشهر شاید کمی کمرنگ شود.
اما چشمگیر بود سه بازی خوشاحوال و شورانگیز با بلاروس برای خداحافظی این زر جنوب که آنچه شاید در بضاعت بود را پیشکش کردند همه — حتی مسئولین و کارداران شهر و استان.
راست است که در جنوب آدمها سوداییترند به آسمان و زمین و دریا نزدیکترند و شور را از نمک گرفتهاند و خواستههای قانعانه و کم و گم دارند و گواه همهی این حرف ریخته در فرهنگ جنوب؛ اما انصاف است دستکم با این شاهماهیهایی که در فوتبال کشور روانهاند از جنوب، کامشان از شهد فوتبال لبریز باشد.